زندگینامه جانباز سید مصطفی مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
از کوچههای ده زیر تا راهروهای وزارت نفت سید مصطفی مظلومی در فروردینماه سال ۱۳۳۲ خورشیدی در روستای دهزیر زاده شد. پس از اتمام دوران ابتدایی جهت ادامه تحصیل در دورهی دبیرستان به شیراز مهاجرت نمود و به علت هوش و استعداد سرشار خویش، در دبیرستان شاپور شیراز که در آن زمان یکی از بهترین و معروفترین دبیرستانهای کشور بود پذیرفته شد. پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۵۲ بلافاصله در رشتهی کارشناسی مدیریت صنعتی دانشگاه گیلان (لاهیجان)...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
از کوچههای ده زیر تا راهروهای وزارت نفت سید مصطفی مظلومی در فروردینماه سال ۱۳۳۲ خورشیدی در روستای دهزیر زاده شد. پس از اتمام دوران ابتدایی جهت ادامه تحصیل در دورهی دبیرستان به شیراز مهاجرت نمود و به علت هوش و استعداد سرشار خویش، در دبیرستان شاپور شیراز که در آن زمان یکی از بهترین و معروفترین دبیرستانهای کشور بود پذیرفته شد. پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۵۲ بلافاصله در رشتهی کارشناسی مدیریت صنعتی دانشگاه گیلان (لاهیجان)...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
بسمالله الرحمن الرحیم خدایا تو را سپاس بیکران که معرفت خویش را به من آموختی و عشق به راه خود را در دلم نشاندی. خدایا! ترا سپاس بیکران که به ما چنین رهبری لایق و آگاه عنایت فرمودهای تا ما بتوانیم به رهبری او، قانون اسلام را در جامعه حاکم بسازیم. خدایا سپاس که اگر شهادت راه خودت نصیب من بفرمایی و مرا جزءِ یاران خودت قرار دهی. اگر من شهید شدم وصیت میکنم به خانوادهام که برای من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
بسمالله الرحمن الرحیم خدایا تو را سپاس بیکران که معرفت خویش را به من آموختی و عشق به راه خود را در دلم نشاندی. خدایا! ترا سپاس بیکران که به ما چنین رهبری لایق و آگاه عنایت فرمودهای تا ما بتوانیم به رهبری او، قانون اسلام را در جامعه حاکم بسازیم. خدایا سپاس که اگر شهادت راه خودت نصیب من بفرمایی و مرا جزءِ یاران خودت قرار دهی. اگر من شهید شدم وصیت میکنم به خانوادهام که برای من...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها میکردند. تا بچهها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمیکردند. برخی...
به یاد شهید منصور مبارکی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور مــــنم مــنصـــــــــور براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم مــــنم مــنصـــــــــور فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم مــــنم مــنصـــــــــور زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم مــــنم مــنصـــــــــور به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم مــــنم مــنصـــــــــور چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم مــــنم...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید عبدالرضا خاموشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عبدالرضا خاموشي »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون؛ و لنبلونکم بشیٍ من الخوف و الجوع و نقصٍ من الاموالِ و الانفسِ و الثمرات و بشر الصابرین. (سوره بقره، آیات ۱۵۴ و ۱۵۵) و آنکسی را که درراه خدا کشته شد، مرده مپندارید، بلکه او زنده ابدی است ولیکن همه شما این حقیقت را در نخواهید یافت؛ و البته شمارا به سختیها، چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عبدالرضا خاموشي »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون؛ و لنبلونکم بشیٍ من الخوف و الجوع و نقصٍ من الاموالِ و الانفسِ و الثمرات و بشر الصابرین. (سوره بقره، آیات ۱۵۴ و ۱۵۵) و آنکسی را که درراه خدا کشته شد، مرده مپندارید، بلکه او زنده ابدی است ولیکن همه شما این حقیقت را در نخواهید یافت؛ و البته شمارا به سختیها، چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید جهانشاه اکبرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جهانشاه اکبرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون (سوره توبه، آیه 20 ) شکر خدا که نعمتش شامل حالم شد و توانستم در صحنه نبرد حق و باطل شرکت کنم و در راه خدا جهاد نمایم.میخواستم همانطور که خداوند متعال میفرماید هر مسلمان باید وصیت کند، چند خطی بنویسم، برادران و خواهران من؛ در زندگی چیزی نداشتم و ندارم، جز کوله باری از گناه، میخواستم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جهانشاه اکبرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون (سوره توبه، آیه 20 ) شکر خدا که نعمتش شامل حالم شد و توانستم در صحنه نبرد حق و باطل شرکت کنم و در راه خدا جهاد نمایم.میخواستم همانطور که خداوند متعال میفرماید هر مسلمان باید وصیت کند، چند خطی بنویسم، برادران و خواهران من؛ در زندگی چیزی نداشتم و ندارم، جز کوله باری از گناه، میخواستم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین کوشککی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حسین کوشککی »
حسن آباد کوشکک از توابع آباده طشک نیریز در تاریخ 6/12/ 1317 شاهد تولد کودکی بود که در میان خانوادهای پاک و بیآلایش پا به عرصه وجود گذاشت. اورا حسین نامیدند و در گرمای وجودش، سرمای زمستان را فراموشی سپردند. دوران کودکی را در کنار مزارع طلایی گندم و سرسبزی باغات سپری کرد و در دبستان شهابالدین کوشکک دوره ابتدایی را آغاز و به سرانجام رساند. سپس به کشاورزی پرداخته و از همان کودکی با کارهای سخت آشنا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید حسین کوشککی »
حسن آباد کوشکک از توابع آباده طشک نیریز در تاریخ 6/12/ 1317 شاهد تولد کودکی بود که در میان خانوادهای پاک و بیآلایش پا به عرصه وجود گذاشت. اورا حسین نامیدند و در گرمای وجودش، سرمای زمستان را فراموشی سپردند. دوران کودکی را در کنار مزارع طلایی گندم و سرسبزی باغات سپری کرد و در دبستان شهابالدین کوشکک دوره ابتدایی را آغاز و به سرانجام رساند. سپس به کشاورزی پرداخته و از همان کودکی با کارهای سخت آشنا...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم فاستقم کما امرت و من تاب معک خدایا، پروردگارا، معبودا، هستیبخش، جهان آفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی، خدایا! قدرت مطلق تویی ما همه فانی هستیم و ملک وجود از آن توست، بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توئیم و بسوی تو در حرکت، « انا لله و انا الیه راجعون». خدایا! بندگان صالحت عزم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم فاستقم کما امرت و من تاب معک خدایا، پروردگارا، معبودا، هستیبخش، جهان آفرین، بنام تو. بنام تو و برای تو که ما هیچیم و هر چه هست تویی، خدایا! قدرت مطلق تویی ما همه فانی هستیم و ملک وجود از آن توست، بارالها! ما همه از بین رفتنی هستیم، آنچه پایدار است تویی. ما از توئیم و بسوی تو در حرکت، « انا لله و انا الیه راجعون». خدایا! بندگان صالحت عزم...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید ببراز کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علیباز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانوادهای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نیریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
از باده ولایت نوشیده و همچو فرهاد در پی شیرین، مست و غزلخوان، عزم کوی بیستون کرده بود، تا مگر یار لطفی کند و دست در دستش نهد. ببراز کرمی فرزند علیباز، در تاریخ 16/1/1336 در بخش سرچهان درخانوادهای کشاورز، زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. (سرچهان در آن زمان در حوزه تقسیمات کشوری نیریز قرار داشت) بعلت نبود امکانات آموزشی، از تحصیل محروم ماند و همراه پدر به کشاورزی و دامداری پرداخت. پس از مدتی به روستای...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78
79
80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 بعدي